سلام دوستان. این دفعه تصمیم گرفتم یه شعر از فروغ براتون بذارم. امیدوارم که لذت ببرید و نظر هم فراموش نشه نظرات شما مرا در نوشتن بیشتر مصمم می کند این موزیک هایی را هم که گذاشتم با دکلمه ی آقای خسرو شکیبایی هست. گوش کردنش خالی از لطف نیست. |
فروغ فرخزاد |
آفتاب می شودنگاه کن که غم درون دیده ام |
|
زندگی شهد گل است
زنبور زمان می خوردش
آنچه می ماند به جا
عسل خاطره هاست
زندگی گل زردی است به نام عمر
آینه ی شکسته ای است به نام دل
و مروارید غلطانی است به نام اشک
به او بگویید دوستش دارم ، به او که قلبش به وسعت دریاییست که قایق کوچک دل من درآن
غرق شده، به او که مرا از این زمین خاکی به سرزمین نورو شعرو ترانه برد، و چشمهایم را به
دنیایی پر از زیبایی باز کرد.
دوست داشتن مثل شنا در دریاست ولی عشق غرق شدن در دریا
عشق یعنی چه؟
عشق یعنی مستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
شق یعنی
سر به دار آویختن
عشق یعنی
اشک حسرت
ریختن
عشق یعنی
در جهان رسوا شدن
عشق یعنی
مست و بی پروا شدن
عشق یعنی
سوختن یا ساختن
عشق یعنی
زندگی را باختن
نظر یادتون نره
به هر که دوست می داری بیاموز که:
عشق از زندگی بهتر است
و یه هر که دوست می داری بچشان که:
دوست داشتن از عشق برتر