دل من تـنها بـود ، دل من هرزه نـبـود ... دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا به کجا ؟! معـلـوم است ، به در خانه تو ! دل من عادت داشـت ، که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری که تو هر روز آن را به کناری بزنی ... دل من ساکن دیوار و دری ، که تو هر روز از آن می گـذری . دل من ساکن دستان تو بود دل من گوشه یک باغـچه بـود که تو هر روز به آن می نگری راستی ، دل من را دیـدی ...؟!!
سلام
با یک شعر جدید
و چند تا رباعی به روز هستم ...
(لینک شما اضافه شد)
درود
آمدیم ، نبودید . . . وعده ما بهشت . . . ! ! !
زیبا می نویسید و دلنشین
منتظر شما و نظرات , پیشنهاد و انتقادات شما هستم
تو را من چشم در راهم
برقرار باشید
[گل]
با
مشتی
پر شترمرغ
به روزم
...
می نویسم تا نمک بپاشم
بر زخمی که عین عشق است و شین شاهد و قاف قلم
با
احترام به عزیز صبوری و مدارا
دکتر سیدمهدی موسوی
قافیهها را ول کن.
به حاشیه نرو.
بپر وسط متن
منتظرت هستم
میآیی؟
سلام
بهترین چیزی ست که من دارم
و آخرین چیز ...
سلام
دعوت هستید به کافی شاپ "غزل مدرن" به صرف:
- چند تا غزل غیر مدرن!!
- یک شبه پست مدرن
- یک ترانه
- چند تا رباعی
نوش جان!