آخر عشق
دستت را به من بسپار تا گرمی آن وجودم را پر کند...
گوشَت را به من بسپار تا زمزمه عشق را در آن جاری کنم...
شانه ات را به من بسپار تا آن را تکیه گاه تنهایی کنم...
قلبت را به من بسپار تا آن را در هاله ای از نور نگهداری کنم...
صدایت را به من بسپار تا مهربانیت را تدریس کنم...
چشمهایت را به من بسپار تا گذرگاه عشق را در آن پیدا کنم...
جسمت را به من بسپار تا دمادم آن را گلباران کنم...
همه را به من بسپار تا معنی خواستن را بیاموزم...
تا یاد بگیرم چگونه تو را بپرسم...
تا چگونه با وجود تو در حضور عشق خود را بازیابم ای کاشف عشق
سلام
مایلم در رابطه با مطلبی با شما صحبت کنم. البته در مورد وبلاگ نویسی هست. خوشحال می شم اگر از طریق email یا بهتر خواهد بود اگر از طریق yahoo messenger با ID: eztalker4all با من تماس بر قرار کنید.
متشکرم
هیراد یزدان پناه
سلام هیراد جان. من در خدمت شما هستم
salam eyval weblog e bahali dary be manam sar bezan khoshhal misham bye
سلام سوگل جون. مرسی از اینکه همیشه لطف می کنی و به وبلاگ من سر می زنی. برا وبلاگت هم نظر گذاشتم.
من نمی دونم این کلمه عشق رو از کجا گیر آوردین