من خدا را دارم
کوله بارم بر دوش.. سفری میباید.
سفری بی همراه.. گم شدن تا ته تنهایی محض.
سازکم با من گفت: هر کجا لرزیدی
از سفر ترسیدی
تو بگو از ته دل
(من خدا را دارم) من و سازم چندیست که فقط با اووییم..
وقتی سکوت خدا را در برابر راز و نیازت دیدی، نگو خدا با من قهر است!! او به تمام کائنات فرمان سکوت داده تا حرف دل تو را بشنود. پس حرف دلت را بگو...
مرکز فروش کتاب صفحات گرامافون:
حبیب محمدزاده *** شعر فارسی
کافه هفت : میدان هفت تیر،
قبل از پـل کریمخان، خ خردمند جـنوبی
لطفن اطلاع رسانی فرمایید
با نام خدا
سلام
وقتی که حرف داری و از ترس ساکتی
بعد از مدتها به روز شدم تا شما را مهمان شعرهای خود کنم
با یک غزل-مثنوی در کافی شاپ رسالت در خدمت شما هستم
منتظر نقد ها و نظرات سبزتان هستم
همیشه سبز اندیش باشید
یا حق
با نام خدا
سلام
وقتی که حرف داری و از ترس ساکتی
بعد از مدتها به روز شدم تا شما را مهمان شعرهای خود کنم
با یک غزل-مثنوی در کافی شاپ رسالت در خدمت شما هستم
منتظر نقد ها و نظرات سبزتان هستم
همیشه سبز اندیش باشید
یا حق